۲۵ فروردین ۱۴۰۴ :: ۱۴ آوریل ۲۰۲۵ :: ۱۶ شوال ۱۴۴۶
گوی خبر- مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده، که با هدایت عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در عمان انجام شد، نقطه عطفی در دیپلماسی منطقهای و جهانی به شمار میرود. این گفتوگوها، که به صورت غیرمستقیم و با میانجیگری عمان پیش میرود، نمایانگر تلاشی هوشمندانه برای کاهش تنشها و یافتن راهحلی پایدار برای مسائل هستهای و تحریمها است. تیم مذاکرهکننده ایرانی به رهبری عراقچی، با تکیه بر حمایت گسترده داخلی و پشتیبانی قاطع مسئولان عالی رتبه جمهوری اسلامی، توانسته است در این مسیر دشوار گامهای مثبتی بردارد.
چه آنکه مذاکره بهعنوان ابزاری برای حل اختلافات، از دیرباز در سیاست خارجی ایران جایگاهی ویژه داشته است. در همین راستا عباس عراقچی، در ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ در نشستی با فعالان فرهنگی و رسانهای در الجزایر اعلام کرده بود: «ما آماده مذاکره بر اساس منافع ملی و حقوق غیرقابل انکار خود هستیم.» این اظهارات، که نشاندهنده تعهد ایران به دیپلماسی است، اصل مذاکره را در حل تنش با کشورها مورد تأکید قرار گرفته و فرصتی برای شفافسازی برنامه هستهای صلحآمیز ایران و رفع تحریمهای ظالمانه فراهم کرده است.
این در حالی است که حمایت از مذاکره در میان نخبگان سیاسی و جامعه ایران ریشهای عمیق دارد. مسعود پزشکیان نیز با تاکید بر اینکه «رهبری هیچگونه مخالفتی با سرمایهگذاری آمریکا ندارند» نشان داد که اصل مذاکره نهتنها با سیاستهای کلان کشور همسوست، بلکه بهعنوان راهی برای تأمین منافع ملی پذیرفته شده است. در همین حال، ناظران سیاسی معتقدند مذاکرات عمان، با هدف «جلوگیری از جنگ» و «دور کردن سایه تهدید»، از سوی افکار عمومی نیز با استقبال مواجه شده است. چه آنکه عراقچی در مقالهای در «واشنگتنپست» در ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ نوشت: «مذاکرات غیرمستقیم اگرچه پیچیدهتر است، اما میتواند ثمربخش باشد.» این دیدگاه، که بر اساس تجربه و نه لجاجت شکل گرفته، نشاندهنده عزم ایران برای استفاده از دیپلماسی بهعنوان ابزاری سازنده است.
تیم مذاکرهکننده؛ ترکیبی از تجربه و تعهد
تیم مذاکرهکننده ایرانی به سرپرستی عباس عراقچی، مجموعهای از دیپلماتهای کارآزموده و متعهد است که توانایی پیشبرد گفتوگوهای پیچیده را دارند. عراقچی با سابقه فعالیت در سپاه پاسداران که از سال ۱۳۶۶ وارد وزارت خارجه شده و نزدیک به چهار دهه تجربه دیپلماتیک دارد، چهرهای شناختهشده در عرصه بینالمللی است. او که در مذاکرات برجام نقش کلیدی داشت، اکنون بهعنوان وزیر امور خارجه، رهبری این دور از گفتوگوها را بر عهده گرفته است.
ترکیب تیم مذاکرهکننده، مجید تختروانچی و کاظم غریبآبادی معاونان وزارت خارجه نیز نشاندهنده دقت در انتخاب افراد است. عراقچی و تیم مذاکره کننده کشورمان از «اختیار تام» برخوردارند، که این امر نشاندهنده اعتماد بالای نظام به این گروه است. این تیم، با تکیه بر تجربه گذشته و شناخت دقیق از مواضع آمریکا، توانسته مذاکرات را به شکلی مؤثر پیش ببرد. چه آنکه تبادل پیامها و نامههای متعدد میان ایران و آمریکا در هفتههای اخیر، نتیجه تلاش این تیم برای شفافسازی و گشودن روزنه دیپلماتیک بوده است. این هماهنگی و تعهد، نقطه قوتی برای ایران در این دور از گفتوگوهاست.
اجماع حول تیم مذاکرهکننده حاصل وفاق ملی در ایران
اکنون عباس عراقچی، با سابقهای درخشان در دیپلماسی، به چهرهای تبدیل شده که وفاق گستردهای حول او شکل گرفته است. در دور کنونی مذاکرات، این وفاق بیش از پیش نمایان است. آنچنان که کارشناسان سیاسی میگویند مذاکرات عمان با حضور عراقچی، از سوی اصولگرایان و اصلاحطلبان بهطور یکسان مورد حمایت قرار گرفته است. اظهارات پزشکیان در ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ نیز که از حمایت رهبری از مذاکره سخن گفت، و تاکید ضمنی چهرههایی مانند رئیس مجلس، نشاندهنده اجماع ملی حول عراقچی است.
این وفاق، تنها به نخبگان سیاسی محدود نیست. افکار عمومی نیز به عراقچی بهعنوان چهرهای قابل اعتماد نگاه میکند. بررسی شبکههای اجتماعی نیز گویای چنین نتیجهای است و افکارعمومی در ایران با توجه به تهدیدات ترامپ، از تلاشهای دیپلماتیک او استقبال کردهاند. این اجماع، به تیم مذاکرهکننده قدرت بیشتری برای پیشبرد اهداف ملی داده تا بتوانند با حداکثر ظرفیت ممکن از منافع ملی مردم ایران دفاع کنند.
حمایت رهبری از مذاکره کنندگان؛ پشتوانهای محکم
از سوی دیگر یکی از مهمترین نقاط قوت این دور از مذاکرات، حمایت صریح و قاطع رهبر انقلاب از روند دیپلماسی است. عراقچی خود در مصاحبه با «خبرآنلاین» در ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ تأکید کرد که مخالفت ایران با مذاکره مستقیم ناشی از «لجاجت» نیست، بلکه بر اساس «تجربه و سابقه» است، اما این موضع با هدایت رهبری به سمت مذاکرات غیرمستقیم سوق داده شده است. عراقچی بر این موضوع تاکید کرد که «ما تحت فشار و ارعاب مذاکره نمیکنیم، اما آماده گفتوگو بر اساس منافع ملی هستیم.» این اظهارات، با سیاستهای کلی نظام همسوست و نشان میدهد که مذاکرات در مسیری منطبق با اصول نظام پیش میرود.
حمایت مقام معظم رهبری، نهتنها به تیم مذاکرهکننده مشروعیت بخشیده، بلکه به آنها اعتمادبهنفس لازم برای مواجهه با آمریکا را داده است. «فارس» در ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ گزارش داد که پذیرش شروط ایران برای غیرمستقیم بودن مذاکرات از سوی آمریکا، نتیجه این پشتوانه محکم است و این حمایت، زمینهساز موفقیت احتمالی در این دور از گفتوگوهاست.
انتظارات معقول؛ کلید موفقیت مذاکرات
در حالی که مذاکرات با آمریکا فرصتی بزرگ برای ایران است، معقولسازی انتظارات از این روند نیز ضروری به نظر میرسد. عراقچی در ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ در «واشنگتنپست» نوشت: «این مذاکرات نه نمادیناند و نه تشریفاتی؛ تلاشی واقعی برای دیپلماسی است.»، اما او همچنین تأکید کرد که نتایج آن به «جدیت طرف مقابل» بستگی دارد. این دیدگاه، لزوم نگاه واقعبینانه به مذاکرات را نشان میدهد.
چه آنکه انتظارات بیش از حد، مانند لغو یکباره همه تحریمها، ممکن است به بنبست منجر شود. در همین حال «رویترز» در گزارش داد که هدف اولیه ایران «لغو بخشی از تحریمها» در ازای شفافسازی برنامه هستهای است. این هدفگذاری معقول، شانس موفقیت را افزایش میدهد. بقائی نیز در ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ به «فارس» گفت: «ما عجلهای نداریم و نیت آمریکا را ارزیابی میکنیم.» این صبر استراتژیک، از انتظارات غیرواقعبینانه جلوگیری میکند.
تحلیلگران نیز بر این باورند که انتظارات باید با واقعیتها همخوان باشد. به عبارت دیگر مذاکرات عمان از نگاه ایران، آزمونی برای سنجش حسن نیت طرفین است و نباید بهعنوان راهحلی فوری دیده شود. این نگاه معقول، به تیم عراقچی اجازه میدهد با آرامش و دقت پیش برود و از فشارهای غیرضروری دور بماند.
چشمانداز آینده مذاکرات ایران و آمریکا
تلاش تیم مذاکرهکننده ایرانی به رهبری عباس عراقچی در گفتوگوهای غیرمستقیم با آمریکا، گامی مثبت و امیدوارکننده در مسیر دیپلماسی است. حمایت گسترده از اصل مذاکره، ترکیب حرفهای تیم، وفاق ملی حول عراقچی، پشتوانه رهبری و تأکید بر انتظارات معقول، این روند را به فرصتی برای تأمین منافع ملی تبدیل کرده است. این در حالی است که در روز نخست مذاکرات عمان، ایران توانسته با هوشمندی و انعطافپذیری، جایگاه خود را در این عرصه تقویت کند.
آینده این مذاکرات به عوامل متعددی، از جمله جدیت آمریکا و تحولات منطقهای، بستگی دارد. اما آنچه مسلم است، این است که تیم مذاکره کننده ایرانی با تکیه بر حمایت داخلی و تجربه دیپلماتیک، در حال نگارش فصلی جدید در سیاست خارجی ایران است تا منافع ملی را تضمین کند.