۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ :: ۲۱ مهٔ ۲۰۲۵ :: ۲۴ ذیقعدهٔ ۱۴۴۶
گوی خبر- نخستین عکس صفحه اینستاگرام «کاظم مصدق»، محیطبانی که غروب ششم اردیبهشت با گلوله مستقیم شکارچیان در منطقه کویلر پارک ملی گلستان جانش را از دست داد، عکسی است از محیطبان «تاجمحمد باشقره». باشقره در تیرماه سال ۱۳۹۷ با گلوله شکارچیان در پارک ملی گلستان کشته شد و کاظم زیر عکسی که از او منتشر کرده بود، نوشت «شهادتت مبارک داداش». حالا محیطبانان دیگر عکسها و فیلمهای بهجامانده از کاظم را دستبهدست میکنند و از شهادتش میگویند. او با ۴۵ سال سن، دو فرزند داشت و از سال ۱۳۹۰ محیطبان بود. چند سالی به گرگان رفت و دوباره به پارک ملی برگشت تا در گرگ و میش عصر شنبه، ششم اردیبهشت، جانش با گلوله از دست رود. روز گذشته فرمانده انتظامی گلستان خبر از دستگیری دو مظنون در ارتباط با این حادثه داد، اما آنچه برای جامعه محیطبانی و فعالان این عرصه قابلپذیرش نیست، تکرار حوادثی از این دست است؛ مرگهایی دنبالهدار.
«محیطبان مصدق بههمراه محیطبان دیگری در منطقه گشت میزدند که یک موتوری را میبینند. مشکوک میشوند و کمین میکنند. در گرگ و میش غروب وقتی بهسمت آنها میروند، متوجه میشوند مسلح هستند.» اینها را «احمد رادمان»، رئیس پارک ملی گلستان، میگوید. او عزادار همکار ازدسترفتهاش است و به شلیک مستقیم و از فاصله ۲۰-۳۰ متری شکارچیان اشاره میکند «گویا بعد از دیدن شکارچیان، به آنها میگوید بایستند و یک تیر هم هوایی هم رها میکند، اما شکارچی بهسمت او نشانه میگیرد و آنچه نباید، اتفاق میافتد.»
رادمان به وضعیت تعارض و مشکلات پارک ملی میپردازد. اینکه در دو زیستگاه استپی و جنگلی پارک ملی، نیروهای محیطبان به تعداد کافی وجود ندارد؛ «ما ۱۳ ایستگاه محیطبانی داریم. شش ایستگاه در مناطق جنگلی هستند و بقیه در مناطق استپی. در منطقه جنگلی ما دو ایستگاه فعال است و نیروهای کافی نداریم. با این وضعیت چطور باید مقابل متخلف، آنهم در مناطق جنگلی و صعبالعبور، ایستاد؟»
او وضعیت حفاظت مشارکتی در پارک را هم چندان مناسب نمیداند. «ما همچنان شاهد برداشت چوب، آمدن دام، حضور شکارچی و … هستیم. این تعارضات حل نشده و ریشههای آنها همچنان باقی است.»
آنها در انتظارند تا متخلفان دستگیر شوند، اما برای هیچیک از محیطبانان پارک ملی گلستان مرگ کاظم قابلپذیرش نیست. «منوچهر فلاحی»، معاون یگان حفاظت محیطزیست، نیز روز گذشته خبر از حضور یک تیم پنجنفره از نیروی انتظامی بههمراه محیطبانان استان گلستان در منطقه داد. بهگفته او، متخلفان در منطقه متواری هستند و ازاینرو، با ادارات محیطزیست استانهای مجاور نیز برای همکاری و شناسایی هماهنگیهای لازم صورت گرفته است. «برای شناسایی و رسیدن به متخلفان به اطلاعات دقیقتری نیاز داریم که در حال رایزنی هستیم. در این راستا، یگان حفاظت محیطزیست نیز با استان گلستان همکاری تنگاتنگی دارد. علاوهبر نیروهای یگان حفاظت و انتظامی، نیروهای محلی که با محیطزیست همکاری میکنند نیز در منطقه حضور دارند و بهعلت آشنایی بیشتر با جغرافیای منطقه میتوانند در شناسایی زودتر متخلفان کمک کنند.» پس از این گفتهها و در عصر روز یکشنبه، هفتم اردیبهشتماه، فرمانده انتظامی گلستان از دستگیری دو مظنون خبر داد. فارس بهنقل از او نوشته است: «در پی تیراندازی شکارچیان غیرمجاز و قتل یک محیطبان در پارک ملی گلستان، امروز دو نفر مظنون در این پرونده در یکی از روستاهای شهرستان کلاله دستگیر شدند.»
شش سال از مرگ محیطبان دیگر پارک ملی گذشت
«ما سه-چهار روز، پنج روز، شش روز در مناطق میچرخیم و شاید بچهها یک حمام هم نروند و غذای درستی هم نخورند. فقط تمام هم و غمشان حفاظت است؛ چون ایام، ایام خاصی است و بسیار آسیبپذیر است.» کاظم مصدق در تصویری که دستبهدست میشود، این جملات را میگوید. همکارانش این تکه از صحبتهای او را منتشر کردهاند و داغ رفتنش برایشان سنگین است. آنها در سال ۹۷ هم عزادار محیطبان باشقره شدند. ماجرای تیرماه آن سال هنوز غم بزرگی برای جامعه محیطبانی است؛ مرگی با پروندهای باز.
احمد رادمان، رئیس پارک ملی گلستان: ما ۱۳ ایستگاه محیطبانی داریم. شش ایستگاه در مناطق جنگلی هستند و بقیه در مناطق استپی. در منطقه جنگلی ما دو ایستگاه فعال است و نیروهای کافی نداریم، با این وضعیت چطور باید مقابل متخلف آن هم در مناطق جنگلی و صعبالعبور ایستاد؟
در تیرماه آن سال، گروهی از شکارچیان غیرمجاز در پارک ملی گلستان با محیطبانان درگیر شدند که در نتیجه این درگیری، گلوله شلیکشده از اسلحه یکی از شکارچیان، قلب محیطبان «تاجمحمد» را شکافت و او را به شهادت رساند و دو محیطبان دیگر نیز زخمی شدند. سه روز پس از حادثه شکارچیان دستگیر شدند، اما دو شکارچی متهم به قتل با رأی دادگاه آزاد شدند.
«نوشا میرجعفری»، وکیل پرونده، در سال ۱۴۰۱ دراینباره به تسنیم گفت «در ابتدای روند رسیدگی به پرونده و در بازجوییهای اولیه مشخص نشد که ساچمهای که به قلب محیطبان باشقره اصابت کرده، از کدام تفنگ شلیک شده است. به همین دلیل، شروع به بررسی اسلحهها کردند. از همان ابتدا بر اساس شهادت شهود و بازسازی صحنه مشخص شد دو نفر در صحنه، تیراندازی کرده بودند، این دو نفر ح. الف؛ و ع. ب. بودند. در تحقیقات مشخص شد از اسلحه این دو نفر از فاصله خیلی نزدیک شلیک شده است. بازجویی شروع شد و در بازجویی مشخص میشود یکی از این دو نفر که ح. الف. نام دارد، از شدت ترس، اسلحهای را که در جریان درگیری از آن استفاده کرده بوده است، زیر یک درخت در جنگل پنهان کرده و اسلحه متفاوتی را به مأمورین تحویل داده است! این نظر قاضی براساس موضوع چال کردن اسلحه، اعتراف به قتل در آگاهی و گزارش آگاهی مبنیبر اظهارات ضدونقیض این فرد بوده است. در نتیجه قاضی، «قاعده لوث» اعلام میکند و میگوید که باید قسامه اجرا شود؛ قسامه به این معنی است که ۵۰ نفر از اقوامِ مردِ شخص مقتول باید دست روی قرآن بگذارند و متفقالقول بگویند که یک نفر از بین این دو نفر، قاتل است که خانواده شهید به این حکم اعتراض کردند.» این پرونده در پیچوخم دادگاه باقی ماند و همچنان رأیی علیه شکارچی صادر نشده است. چنانچه «شینا انصاری»، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، در آذرماه پارسال درباره این پرونده گفت «در راستای اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری دستور رسیدگی مجدد به پرونده شهید «باشقره» در دیوان عالی کشور صادر شده است.»
امیرحسین خالقی، کارشناس حیاتوحش: شکارچی، محیطبان و طبیعت همگی قربانیان یک پدیده اجتماعیاند. آنچه این خونریزی را تکرار میکند، نه خطای فردی بلکه سوءمدیریتهای کلان و تأکید بر شیوههای تکراری و شکستخورده در مواجه با بحران است. پارک ملی گلستان با بهترین حفاظت فیزیکی و ادعای حفاظت مشارکتی، در کمتر از ۱۰ سال، دو محیطبان شهید و یک شکارچی کشته داده است. وقتی با ریشههای اجتماعی بحران روبهرو نشویم و بهجای فهم، بر زور تکیه کنیم، این چرخه خون ادامه خواهد داشت
ماجرای تعارض موجود گسترده است؛ ابعاد مختلفی دارد، اما همچنان بهدلیل بیتوجهی به بُعدهای مختلف این ماجرا باید نگران تکرار این پدیده بود. چنانچه «امیرحسین خالقی»، فعال محیطزیست و حفاظتگر، دراینباره در صفحه شخصیاش نوشته «شلیکها بیشتر از دل ترس میآیند تا اراده خشونت. شکارچی، محیطبان و طبیعت همگی قربانیان یک پدیده اجتماعیاند. آنچه این خونریزی را تکرار میکند، نه خطای فردی بلکه سوءمدیریتهای کلان و تأکید بر شیوههای تکراری و شکستخورده در مواجه با بحران است. پارک ملی گلستان با بهترین حفاظت فیزیکی و ادعای حفاظت مشارکتی، در کمتر از ۱۰ سال، دو محیطبان شهید و یک شکارچی کشته داده است. وقتی با ریشههای اجتماعی بحران روبهرو نشویم و بهجای فهم، بر زور تکیه کنیم، این چرخه خون ادامه خواهد داشت. حفاظت میدان جنگ نیست، میدان فهم و تغییر است.» او همچنین خاطرهای از «احمد عجمی»، رئیس پارک ملی توران، تعریف میکند. خاطرهای که در آن، لحظه روبهرویی شکارچی و محیطبان بیش از همیشه قابلفهم است «روزی تنها در گشت بودم. با متخلفی مسلح روبهرو شدم. چشم در چشم… هر دو اسلحه در دست. هر دو گفتیم «میزنم!» سکوت… متخلف گفت: اگر شلیک کنم از ترس است، نه از خواست کشتن.»
حالا کاظم مصدق هم نامش در لیست محیطبانان شهید قرار گرفته است. محیطبانانی که تا خرداد سال گذشته بنا بر گفته «جمشید محبتخانی»، فرمانده یگان حفاظت وقت، ۱۲۱ نفر از آنان شهید شدهاند، اما تنها نام ۳۹ نفر در بنیاد شهید به ثبت رسیده است. محیطبانان ازدسترفتهای که از خرداد پارسال تا کنون بر تعداد آنها اضافه شده و این چرخه همچنان با تلخی ادامه دارد.