شکاف اصولگرایان در وفاق؛ بررسی تقابلهای درونی اصولگرایان در قبال دولت پزشکیان
شکاف اصولگرایان در وفاق؛ بررسی تقابلهای درونی اصولگرایان در قبال دولت پزشکیان
جریانِ تندرو اصولگرایان، مخالفانِ جدیِ «وفاق ملی» در دولت چهاردهم هستند، که علاوه بر انتقاد به رویکردهای دولت روی کار آمده در ابعاد گوناگون، اختلافات را به جریانهای اصولگرایی که به آنها همسو نیستند نیز کشاندهاند و در واقع به دوستانِ خود نیز رحم نکردهاند. این گروهها همچنان رویکردشان رویکردِ تخریب و تهدیدِ رقیب و هر تفکرِ غیرهمسو با خودشان است، حتی اگر عضوی از جبهه اصولگرایی باشد!
گوی خبر-«یک پروژه سیاسی» نکته کلیدی گزارشی است که روزنامه اصولگرای فرهیختگان (نزدیک به علیاکبر ولایتی) در روزهای اخیر نسبت به حمله برخی اصولگراها به موضوع وفاق ملی در دولت چهاردهم داشته است. «یک پروژه سیاسی مختصاتی دارد که بهوضوح در رویکرد برخی جریانهای سیاسی قابلمشاهده است؛ گسیل ارتش سایبری، شادی برای افزایش قیمت ارز، مقصر خواندن دولت جدید در ترور فرماندهان مقاومت و...»
از جمله مواردی است که فرهیختگان در توضیح دلایل پروژه بودن مخالفت برخی اصولگراها نسبت به موضوع وفاق بیان میکند. هرچند که همین گزارش نیز مورد انتقاد شدید رجانیوز، رسانه نزدیک به جبهه پایداری که در قامتِ مخالفت با وفاق ملی ظاهر شده، قرار میگیرد و روزنامه فرهیختگان را زیر سوال میبرد.
اتفاقاً رجانیوز هم در آن سوی ماجرا، وفاق را یک «پروژه» میداند که برخی رسانههای اصولگرا درگیر آن شدهاند و معلوم نیست که دستور این همسویی را از کجا دریافت کردهاند. همانگونه که در سالهای اخیر جریانِ اصولگرایی دچار انشعابهای متعددی شده است، با بررسی نظرات برخی چهرهها و جریانهای اصولگرا، روشن است که نحوه برخورد با «وفاق ملی» در جامعه اصولگرایی هم دچار انشعاب و نفاق شده است.
زمانی که پناهیان به دوقطبیسازی رسانههایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند (از جمله کیهان) اعتراض میکند، محمد ایمانی، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان او را تهدید میکند که نسنجیده حرف نزند و در توضیح نقدهای خود به مسئله وفاق در دولت پزشکیان اینگونه استدلال میکند که اگر بر موضوع وفاق حساس نباشیم، جریان نفاق فرصت مهرهچینی پیدا خواهد کرد: «ایشان اگر دقت به خرج میداد، میدید که کیهان طی دو ماه گذشته در کنار برخی انتقادها، مؤثرترین حمایتها را از آقای پزشکیان داشته که در آرشیو این روزنامه موجود است. در عین حال، استدلال کیهان روشن است: این که کابینه را مقدسسازی نکنند و مسئولیت و عملکرد آن را پای رهبری ننویسند. کیهان، هم آقای پزشکیان را از برخی همراهان ناهمراه بر حذر داشته است و هم تاکید دارد که اگر جریان نفاق فرصت یابد به نام وفاق، نفوذ و مهرهچینی کند، فرصت خدمتگزاری دولت را نابود خواهد ساخت و این، خسارت غیرقابل جبران، نباید اتفاق بیفتد. رویکرد کیهان، ترجیح برخورد صادقانه، بر برخورد مجاملهآمیز و منافقانه است. این نکته مهم را باید یادآور شد که به تصریح امیر مومنان (ع)، «کثرت وفاق، نفاق است»؛ و نیز، این بیان حکیمانه از آن حضرت است که فرمود: «به خدا، چون کفتار نباشم که با آهنگ به خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند. من تا زندهام به یارى جوینده حقّ، رویگردان از آن را، و با فرمانبر یکدل، نافرمان بد دل را میزنم.» سخن اخیر آقای پناهیان، بیانصافی بود و امید که ایشان، این اظهارنظر نسنجیده را که احتمالاً از سر سهو لسان بوده، جبران کند.»
اصولگرایانی که به مسئله وفاق ملی معتقدند دیدگاه جلوگیری از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را مطرح میکنند و به سنگاندازیهای اصولگرایانِ تندرو در این زمینه نیز منتقد هستند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی با شعار «وفاق» سدی گذاشته تا جلوی فروپاشی که در حال رخ دادن بود را بگیرد، به تلاشهای جبهه پایداری برای جلوگیری از تحقق این وفاق اشاره کرده و معتقد است وفاق جبهه پایداری را به تعطیلی میکشاند: «آیا این وفاق دشمن ندارد؟ قطعاً دارد. شما ببینید، «جبهه پایداری» در کشور ما به هیچ عنوان اجازه وفاق را نخواهد داد. تا جایی که بتوانند دروغ بگویند، حتماً راست نمیگویند. تا جایی که بتوانند تهمت به افراد و این دولت بزنند، حتماً میزنند.
جهت رضای خداوند هم این کار را انجام میدهند. چرا؟ چون اصلاً وقتیکه کشور وفاق و همدلی داشته باشد، «جبهه پایداری» باید تعطیل کند و برود. بنابراین، آن افرادی که میگویند شما باید بیایید سهم «جبهه پایداری» را بدهید تا وفاق ایجاد بشود، در واقع، دارند میگویند که شما باید بنزین روی آتش بریزید تا این آتش مثلاً مهار بشود؛ درحالیکه این اتفاق هرگز نمیافتد. من گمان میکنم آن چیزی که تحت عنوان «وفاق ملی» الان در جامعه مطرح میشود، بهمنظور پر کردن همان شکافهای بزرگی است که شما به آن اشاره کردید؛ یعنی این اعتماد از دسترفتهی جامعه برگردد
خراسان دیگر روزنامه اصولگرایی بود که به سروصدای جبهه پایداری در مجلس درخصوص وفاق ملی انتقاد وارد کرد و نوشت: «از منتقدانی همچون محمدجواد ظریف تا معترضانی همچون ثابتی و رسایی؛ اما پزشکیان میدانست چه میخواهد و تصمیم گرفته بود تا دولتش اولین دولت «وفاق ملی» در جمهوری اسلامی باشد؛ بهگونهای که کسی نتواند بگوید دولت اصلاحطلب است یا اصولگرا یا هر نام دیگری.
او از دولت شهید رئیسی سه وزیر و یک معاون رئیسجمهور را حفظ کرد و در مورد وزیر کشور با همه حساسیتهای اصلاحطلبان فردی را منصوب کرد که بیشتر به اصولگرایان نزدیک بود تا اصلاحطلبان. همین دولت، اما در میان سروصدای بالای اعضای جبهه پایداری در مجلس، در مورد برخی وزرا و حتی قالیباف رئیس مجلس که کار را به توزیع شبنامه غیرقانونی در مجلس کشاند، رای بینظیری آورد تا نهتنها اولین دولت وفاق ملی با تایید صددرصدی و بالای مجلس شکل بگیرد.»
همشهری، روزنامه منتسب به زاکانی نیز برای «وفاق ملی» خط و نشان کشید و در مطلبی نوشت: «مرزبندی با زیادهخواهان و جلوگیری از انتصاب افراد بدسابقه (که اظهار ندامت نکردهاند) بهخصوص در مدیریت سطوح بالا و میانی، از دیگر اقداماتی است که دکتر پزشکیان برای صیانت از رویکرد اصلی دولت خود یعنی وفاق، میتوانند انجام دهند.»
آنگونه که از صحبتهای جریانهای مختلف اصولگرایی پیداست، گروهی از اصولگرایان به دنبال تعامل با دولتی هستند که رئیسجمهور آن از ابتدای کاندیدا شدن برای این سمت تاکید داشته است که وابسته به هیچ جریان حزبی و سیاسی نیست و با همین رویکرد، سعی کرده است که ترکیبی از جناحهای مختلف سیاسی را در کابینه و بدنه دولتِ خود به کار بَرَد؛ شیوهای که بخش بزرگی از بدنه اصولگرایی کشور آن را پذیرفته و با آن همسو شده است، اما در مقابل بخش دیگری از اصولگرایان همچنان در حال انکار و نفی آن هستند.
جریانِ تندرو اصولگرایان و بنیادگرایان و یارانِ جبهه پایداری و جریان همسوی آنها همچون شریان و امنا (حمید رسایی، امیرحسین ثابتی، روانبخش، حسین شریعتمداری و...)، مخالفانِ جدیِ «وفاق ملی» در دولت چهاردهم هستند، که علاوه بر انتقاد به رویکردهای دولت روی کار آمده در ابعاد گوناگون، اختلافات را به جریانهای اصولگرایی که به آنها همسو نیستند نیز کشاندهاند و در واقع به دوستانِ خود نیز رحم نکردهاند.
این گروهها حتی اگر به دنبال سهمخواهی از دولت پزشکیان هم باشند، که البته رویکردِ همه احزاب و جریانهای سیاسی است، همچنان رویکردشان رویکردِ تخریب و تهدیدِ رقیب و هر تفکرِ غیرهمسو با خودشان است، حتی اگر عضوی از جبهه اصولگرایی باشد!
قالیبافیها
قالیباف و یاران او در مجموع حامی طرح وفاقِ دولت چهاردهم هستند. محمدباقر قالیباف دوست و همکار قدیمی و صمیمی مسعود پزشکیان است، که احتمالاً به پشتوانه او، پزشکیان توانسته رای قاطع مجلس را برای کابینه پیشنهادیاش به دست آورد. او به صورت کلی موافق طرح وفاق است، هرچند انتقادات خود را نیز از تریبون مجلس به رئیسجمهور اعلام کرده است؛ او که نسبت به انتصابات مدیران میانی دولت شاکی بود، یک نطق پیش از دستور مجلس را به تذکر به پزشکیان اختصاص داد و گفت: «در راستای تعامل صحیح دولت و مجلس، ضروریست انتصابات ردههای میانی هیئت دولت نیز در چارچوب اصولی که رئیسجمهور محترم، تحت عنوان وفاق ذکر کردهاند، صورت گیرد»
هرچند که از این تذکر رئیس مجلس به عنوان دخالت در امور دولت یاد شد. پس از آن البته قالیباف باز هم به مسئله وفاق اشاره کرد و حمایت خود را از دولت وفاقِ پزشکیان اعلام کرد: «اگر دولت چهاردهم حرف از وفاق میزند، باید طبق تاکید رئیسجمهور میثاق ما برنامه هفتم باشد، ما هم در مجلس بنابر فرمایش رهبری مبنی بر اینکه موفقیت دولت موفقیت همه ما و انقلاب و ایران است، حرکت میکنیم.»
جبار کوچکینژاد، دیگر یار قالیباف در مجلس، وفاق در دولت پزشکیان را حرف خوبی ارزیابی کرد به شرط آنکه دچار مشکل نشود: «پزشکیان همواره میگوید همه جناحها را کنار هم قرار میدهیم و کابینه وفاق ملی است، این حرف، حرف خوبی است، اما در اجرا گاهی اوقات چنین کابینههایی دچار اشکال میشوند.»
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا)
شورای شانا با صدور یک بیانیه که پس از رای اعتماد مجلس به کابینه پزشکیان انجام شد، موافقت رسمی خود را با تشکیل دولت وفاق ملی اعلام کرد. در بخشی از بیانیه آمده است: «نخستین قدم را دکتر پزشکیان برداشت، آنگاه که برپایه دیانت و شجاعت و صداقت خود و با معرفی فهرستی از سلیقههای مختلف سیاسی به مجلس – و البته در چارچوب مبانی انقلاب اسلامی – راه را برای وفاق ملی باز کرد... این اتفاق تازه میتواند در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران پدیده مبارکی باشد، به شرط آنکه دولت و مجلس و جریانات سیاسی و اصحاب رسانه از آن همچون نوزادی تازهمتولدشده نگاهداری و پرستاری کنند و اجازه ندهند افرادی از هر دو جناح که این وفاق و همدلی را خوش نمیدارند آن را عقیم و ابتر سازند... اکنون هنگام آن است که وزرای محترم دولت چهاردهم نیز، با پیروی از مشی و مرام جناب آقای دکتر پزشکیان در انتخاب همکاران خود، وفاق ملی را از یاد نبرند و توازن و تعادل پدیدآمده در سطح دولت را در بدنه دولت نیز امتداد بخشند.»
غلامعلی حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب از ابتدای تعریف واژه «وفاق ملی» در دولت چهاردهم حمایت خود را از آن اعلام کرد: «خودم دو جلسه با آقای پزشکیان دیدار و مذاکره داشتم که یک جلسه تنها بودم و جلسه دیگر با تعدادی از دوستان بودیم و در هر دو جلسه ما این نگرانی را به او منتقل کردیم که شما چه میخواهید بکنید و آیا میخواهید که صددرصد این دولت شما به معرفی شورای راهبری و از جریان اصلاحات باشد یا اینکه میخواهید این دیوارها فرو بریزید و آزادانهتر تصمیم بگیرید که آقای پزشکیان پاسخ داد میخواهد تا جایی که امکان دارد یک دولت اجماع و وفاق ملی تشکیل بدهند که ما هم از این ایده استقبال میکنیم.»
عبدالحسین روحالامینی، چهره نزدیک به قالیباف و عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب است که گفته بود مجلس با رای اعتماد به کابینه هم برادری خود را ثابت کرد و هم نشان داد که میخواهد دولت وفاق موفق شود. انتقاداتی که او به گروههای سیاسی که فضای وفاق را درک نکردند داشت، نشان میدهد که او همسو با دولت وفاق است: «در یک ماه اخیر، بعضی انتصابات و توقعاتی ایجاد شده که بعضی انتقادات را به وجود آورده است. ۴۵ سال پیش، ملت در رابطه با رژیم طاغوت، یک نه بزرگ گفتند؛ حالا شما میخواهید بگویید وفاق، حتی برای آنهایی است که از اساس، مبنایی ندارند، قبول نیست. کسانی نمیخواهند به اصل ۱۱۰ قانون اساسی مربوط به اختیارات و شرایط رهبری تمکین کنند. پس اگر بحث وفاق مطرح است، وفاق در چهارچوب و در ساختار قانون اساسی باید موضوعیت داشته باشد. دکتر پزشکیان حرف پیچیدهای نمیزند. تأکید رئیسجمهور بر تحقق سیاستهای کلی مقام معظم رهبری مبتنی بر اصل ۱۱۰، بند ۱ است که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، ابلاغ میشوند.»
عبدالوحید فیاضی، دیگر عضو شورای ائتلاف و از موافقان وفاق ملی در دولت چهاردهم است که معتقد است پزشکیان با اجرای وفاق ملی از خالصسازی فاصله گرفته است؛ هرچند که ممکن است این رویکرد مطلوب همه نباشد: «این تغییر رویکرد ممکن است مطلوب همه نباشد و حتی باعث ایجاد ناراحتی در بین دو طرف حامیان پزشکیان و جریان رقیب و کسانی شده است که با وعده وفاق ملی انتظار بهکارگیری نیروهای بیشتری از خود در دولت چهاردهم هستند؛ انتظاری که منطقی نیست. نباید انتظار بیش از اندازه بر ابقای مدیران در دولت جدید داشت و به بهانه شعار وفاق ملی، به رئیسجمهور فشار آورد. این کار درستی نیست. باید این حق قانونی رئیسجمهور را به رسمیت بشناسیم تا بتواند تغییراتی ایجاد کند. اگر از فشارها بکاهیم دولت وفاق ملی مدنظر آقای پزشکیان میتواند موفق شود.»
حزب موتلفه
حزب موتلفه اسلامی، دیگر حزب اصولگرایی است که موافق دولت وفاق پزشکیان است. اسدالله بادامچیان، دبیرکل این حزب که معتقد است وفاق چیزی نیست که متعلق به یک حزب و یک گروه است و مال همه است، در مصاحبهای که با روزنامه جام جم انجام داد، با اشاره به اینکه پزشکیان در بخش عمده چینش کابینه توانست وفاق را معنا کند، گفت: «ببینید وفاق همین است که طوری انجام بدهیم که همه موافقت داشته باشند. موافقت یعنی چه؟ در انتخابات گذشته شورای نگهبان آمد یک مجموعهای را گذاشت که دیگر کسـی حرف و اعتراضی نداشت. به فرموده امام که سال ۴۲ به ما فرمود شما حزب شدید، اکثریت و اقلیت پیدا میکنید. اکثریت، اقلیت را اقناع کند نه اسکات. اینکه بگوییم حرف نزن ساکت شو، نه! اگر میخواهیم وفاق داشته باشیم باید یک برآیند مشترک را بگیریم. انتصابات آقای پزشکیان در بعضـی از افرادش وفاق مشترک را داشت.»
حمیدرضا ترقی دیگر عضو حزب موتلفه است که در جایی همسو با دولت وفاق اظهارنظر کرده و در جایی نیز به آن انتقاد داشته است. او تشکیل کابینه را مقدمهای بر وفاق ملی میدانست، اما در ادامه و در واکنش به انتصابات دولت پزشکیان منتقدِ رویه وفاق در دولت چهاردهم شد: «یکی از دلایلی که هماکنون وفاق ملی تحقق پیدا نمیکند همین است که به این شیوه افرادی را به عنوان کارگزاران نظام در دولت آقای پزشکیان منصوب میکنند که برخی از آنها سوابق محکومیت کیفری دارند و موضعگیریهای خلاف نظام جمهوری اسلامی دارند و معارض با نظام هستند و در فتنههای مختلف نقش داشتند و هیچوقت از موضعشان هم پایین نیامدهاند و همچنان در مواضع خود باقی هستند.»
محمدکاظم انبارلویی، دیگر عضو حزب موتلفه اسلامی نیز معتقد است که پزشکیان با گفتمان وفاق ملی به دنبال بازتولید سرمایههای اجتماعی انقلاب است که یک گفتمان گمشده در بین احزاب و گروههای سیاسی است و باید آن را به فال نیک گرفت: «خوشبختانه مبانی دولت وفاق ملی یکمشت مفاهیم صوری و غیرواقعی و یکسری تعارفات سیاسی نیست. جنبه عملیاتی، علمی در منطق حکمرانی دارد. این مبانی ریشه در اسلام و اصول قانون اساسی و بهویژه خطوط روشن سیاستهای کلی رهبری و برنامه هفتم دارد. پس دستور کار دولت وفاق ملی معلوم است.»
جمعیت آبادگران ایران
این حزب اصولگرا، دیگر حزبی است که نسبت به تشکیل دولت وفاق نظر مساعدی داشته است. حسن بیادی، دبیرکل این حزب با تاکید بر اینکه تاکید پزشکیان بر وفاق و وحدت و انسجام است، توضیح داده است که این وحدت به معنای بازگشت از باورها نیست، بلکه به دلیل مشکلات مردم و موقعیت خاص کشور است.
او با استناد به سخنان رهبری، موفقیت رئیسجمهور را موفقیت همه میداند و میگوید: «چنانچه مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس با ایشان فرمودند اگر توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیسجمهور موفق شود این موفقیت همه ماست. اگر او در اداره کشور، در پیشبرد مسائل اقتصادی، بینالمللی و فرهنگی کشور موفقیت کسب کند، همه ما موفقیت کسب کردیم. پیروزی او، پیروزی همه ماست. این را باید از بن دندان باور کرد؛ بنابراین باید به این سخنان رهبری توجه کرد تا وفاق ملی محقق شود.»
سیدمحمد آقامیری، دیگر عضو شورای مرکزی جمعیت آبادگران ایران اسلامی نیز در حمایت از دولت وفاق ملی سخن گفته است: «وفاق ملی به معنای همدلی و همراهی برای رسیدن به اهداف والای نظام اسلامی است. مقام معظم رهبری معتقد هستند که اگر وحدت در داخل شکل بگیرد میتوانیم آن را در جامعه اسلامی در مقابل آمریکا و اسرائیل جنایتکار تشکیل دهیم.»
جبهه پایداری، تشکلهای همسو
اما در جبهه پایداری، تشکلهای همسو مانند شریان، مسئله وفاق ملی سیبلِ حمله به دولت پزشکیان است؛ از آقاتهرانی گرفته تا سیدمحمود نبویان، کوچکزاده و روانبخش و ثابتی، همگی به مسئله وفاق ملی تاختهاند.
نبویان در موضوع انتصابات پزشکیان درباره وفاق ملی گفته است: «وفاق ملی با سرکارآمدن اغتشاشگران و حامیان آنها شکل نمیگیرد، بلکه با آمدن جوانان مومن و انقلابی و مردمی میتوان وفاق ملی حاصل کرد و نظم جامعه را حفظ و مشکلات مردم را حل کرد. وفاق ملی یعنی وفاق با مردم نه وفاق با برهمزنندگان امنیت و آرامش مردم.» امیرحسین ثابتی از جریان نزدیک به این نگاه نیز وفاق ملیِ دولت پزشکیان را به نفاق تعبیر کرد و در توئیتی نوشت: «وفاق برای بازگشت نفاق».
مهدی کوچکزاده، دیگر عضو جبهه پایداری نیز از منتقدین وفاق ملی است، وی در تذکری که خطاب آن به رئیس کمیسیون برنامه و بودجه بود اینگونه گفت: «اگر بنا باشد همه حول «من» وفاق کنند ما ۸۰ میلیون محور خواهیم داشت؛ نمیشود حرف ولایت را برای تحقق خواسته خود با تحریف مطرح کرد؛ این موضوع منجر به وفاق نمیشود؛ نمیشود برای تحقق خواسته خود را برای به کرسی نشاندن آدمی که من ادعا میکنم در اصلیترین موضوع سیاست داخلی و خارجی کشور با ۱۴ میلیون رایدهنده از ۳۰ میلیون رایدهنده اختلاف دارد، قانون را تغییر داد. اگر میخواهید وفاق ملی درست کنید، حول قانون امکانپذیر است نه اینکه قانون را برای میل خودم تغییر دهم تا وفاق صورت بگیرد.»
قاسم روانبخش، دیگرعضو جبهه پایداری است که منتقد وفاق ملی است و معتقد است که وفاق ملی بد تعبیر شده و این نوع وفاق منجر به فتنه خواهد شد. انتقاد او نیز همچون کوچکزاده و ثابتی از چهرههای همسو با پایداری و شریان به انتصاب کرمانپور در وزارت بهداشت بود که او را عضوی از گروه فتنه میدانند: «انتظار ما از رئیسجمهور این است که به وزرای خود تذکر و دستور دهد تا در مناصب مختلف از افراد حاشیهساز و زاویهدار با نظام جمهوری اسلامی و اصول انقلاب اسلامی استفاده نکنند. اگر هم تاکنون چنین افرادی در بخشهای مختلف دولت به کار گرفته شدهاند، هر چه زودتر برکنار شوند تا وفاق ملی آسیب نبیند.»
هرچند در میان این چهرهها نیز در موضوع وفاق ملی اختلافنظر وجود دارد، مجتبی ذوالنوری، عضو شاخص جبهه پایداری در واکنش به رای اعتماد مجلس به کابینه پزشکیان گفته بود: «مجلس با رأی اعتماد به همه وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم خودش را اثبات کرد و به پیام وفاق ملی رئیسجمهور پاسخ داد و با آن همراهی کرد.» البته مرتضی آقاتهرانی و صادق محصولی تاکنون نسبت به موضوع وفاق ملی اظهارنظر خاصی نکرده و منتقدین اصولگرا هنوز به سکوتِ آنها واکنش خاصی نشان ندادهاند.
دیگر چهرههای اصولگرا
مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر انقلاب، از دیگر افراد اصولگرای همسو با وفاق ملی دولت پزشکیان است. او در یادداشتی که شهریورماه منتشر کرد با اشاره به رویکرد مثبت و متفاوت پزشکیان در استفاده از «وفاق» درخواست کرد تا وی چارچوب وفاق را به صورت شفاف بیان کند تا همچون توپی سرگردان در میدان سیاست رها نشود.
فضائلی اگرچه انتقاد خود را به اصلاحطلبانی که نسبت به اتفاقات ۸۸ مواضع متفاوتی داشتند، ابراز کرد که کمکی به امر وفاق نخواهد کرد اما، تلاش پزشکیان در موضوع «وفاق ملی» را خیرخواهانه بیان کرد: «دکتر پزشکیان که خیرخواهانه و صادقانه ویژگی وفاق را برای دولت خود برگزیدهاند و در ترکیب کابینه هم سعی کردهاند آنرا به نمایش بگذارند، بیش و پیش از همه باید از این مفهوم صیانت کنند تا عدهای با برداشتهای غلط یا سوءاستفاده، وفاق را در نطفه خفه نکنند. از جمله راههای صیانت از «وفاق»، شفافسازی حدود و ثغور آن از سویی و ترسیم خط قرمزها از سوی دیگر است».
سردار سلامی، فرمانده کل سپاه هم همسو با وفاق ملی گفته است: «آماده هرگونه همراهی و همکاری در پاسخ به نیازهای دولت وفاق ملی هستیم.»
وزنه تمایل به «وفاق ملی» در میان اصولگرایان به سمت دولت چهاردهم سنگینتر است، اما در همین موضوع نیز انشقاق دیگری در بین آنها ایجاد شده است که با تشدید این انشقاق بعید نیست که دستهبندی دیگری از اصولگرایان نیز متولد شود که همسویان با وفاق و مخالفان وفاق به سبک گفتمان پزشکیان خواهد بود./ هم میهن
-------------------------------------------------------------