گوی خبر [1]- مراسم روز ملی سینما که دیشب (جمعه ۲۱ شهریور ۱۴۰۴) در موزه سینما برگزار شد، اگرچه با حالوهوای جشن و تجلیل همراه بود، اما در لابهلای سخنان هنرمندان حاضر، دغدغههایی شنیده شد که فراتر از یک آیین نمادین است. این دغدغهها در واقع بازتابی از چالشهای امروز سینمای ایران و بهطور کلیتر، وضعیت سیاستگذاری فرهنگی کشور است؛ جایی که فاصله میان تصمیمگیران و بدنه نخبگان فرهنگی روزبهروز در حال افزایش است.
سینما بهمثابه آیینه جامعه
سینما تنها یک صنعت سرگرمی نیست. آنگونه که پرویز پرستویی یادآور شد، سینما «آیینه ملت» است؛ آیینهای که تصویر امید، احترام و هویت جمعی را بازمیتاباند. وقتی این آیینه غبار میگیرد یا دچار شکستگی میشود، بازتاب آن چیزی جز بیاعتمادی عمومی نیست. از همین روست که باید فهمید، مشکلات سینمای ایران صرفاً مربوط به صنف سینماگران نیست، بلکه به سرمایه اجتماعی کل کشور گره خورده است.
از دل سخنان هنرمندانی، چون رضا کیانیان، ستاره اسکندری، حامد بهداد و همایون اسعدیان میتوان یک نقشه روشن از دغدغههای امروز سینماگران ترسیم کرد:
- نگرانی از فاصله گرفتن سینما از مردم؛ اسعدیان به درستی یادآور شد که سینما باید روایتگر قصههای ماندگار باشد و نه محصول سیاستهای زودگذر.
- برچسبزنی و محدودیتها؛ حامد بهداد تلویحاً به فضایی اشاره کرد که در آن هنرمند به جای دیدهشدن بهعنوان صدای جامعه، به آسانی در معرض اتهام و محدودیت قرار میگیرد.
- لزوم بازگشت به ارزشهای انسانی و معنوی؛ کیانیان بر عشق، شوق و ایمان در سینما تأکید کرد و نشان داد که نگاه هنرمندان معطوف به عمق اخلاقی و فرهنگی هنر است، نه صرفاً فرم یا بازار.
- حسرت جای خالی استعدادها؛ ستاره اسکندری از غیبت ستارگان شاخص سینمای ایران در عرصه هنر سینمای ملی اظهار تاسف کرد و خواستار بازگشت آنها به سینما شد.
این دغدغهها هشدارهایی جدیاند که اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند به فرسایش اعتماد میان جامعه هنری و حاکمیت فرهنگی بینجامند.
چرا شنیدن صدای هنرمندان مهم است؟
در شرایطی که جامعه با فشارهای اقتصادی، اجتماعی و روانی دستبهگریبان است، هنرمندان از معدود گروههاییاند که میتوانند با زبان مشترک هنر، امید و همبستگی را تقویت کنند. بیاعتنایی به صدای آنان، در واقع بیاعتنایی به بخشی از سرمایه اجتماعی کشور است. سیاستگذاران باید درک کنند که هر محدودیت بیمنطق بر سینما، بهطور مستقیم بر اعتماد عمومی و روحیه جامعه اثر میگذارد.
سرمایه اجتماعی کشور نه فقط با شعارهای سیاسی، بلکه با حضور واقعی هنرمندان در کنار مردم تقویت میشود. اگر مدیران فرهنگی صدای هنرمندان را نشنوند، اگر بر مشکلات اقتصادی و فشارهای نظارتی سینما چشم بپوشند، و اگر اجازه ندهند سینماگر «دیدهبان آگاه جامعه» باشد، موجب شکل گیری شکاف میان دولت و مردم خواهد شد.
سینماگران، نویسندگان، موسیقیدانان و به طور کلی هنرمندان، سرمایه اجتماعی کشورند. هیچ سیاست فرهنگی موفقی بدون مشارکت آنان امکانپذیر نیست. اما متأسفانه بعضاً در عمل، نگاه امنیتی و کنترلگر بر فضای فرهنگی، بیش از نگاه حمایتی و مشارکتی غلبه دارد. این وضعیت سبب شده برخی از هنرمندان یا به انزوا کشانده شوند، یا عطای فعالیت در ایران را به لقایش ببخشند و مهاجرت را انتخاب کنند. پرسش اصلی اینجاست: اگر قرار باشد هر سال در روز ملی سینما صرفاً از گذشتهای پرشکوه یاد کنیم، اما برای آینده هیچ تضمینی فراهم نیاوریم، این مناسبت چه معنایی جز یک آیین نمادین و بیاثر خواهد داشت؟
ضرورت بازنگری در سیاستگذاری فرهنگی
مراسم روز ملی سینما باید برای مسئولان فرهنگی بیش از یک جشن، یک تذکر راهبردی باشد. تذکر به اینکه سینماگران سرمایههای اجتماعیاند، نه منتقدانی مزاحم. دغدغههای آنان هشدارهایی است برای آینده فرهنگ و هویت ملی؛ و هیچ سیاست فرهنگی موفقی بدون گفتوگو با هنرمندان و نخبگان به سرانجام نمیرسد.
شنیدن صدای هنرمندان، نه یک لطف سیاسی، بلکه ضرورتی برای حفظ انسجام اجتماعی و تقویت سرمایه ملی است. اگر سیاستگذاران امروز این صدا را جدی نگیرند، فردا نهتنها سینما، که جامعهای بیاعتماد و ناامید باقی خواهد ماند.
اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است که مدیران فرهنگی بپذیرند، «سینما» فقط ابزار سیاستگذاریهای کوتاهمدت یا تبلیغاتی نیست. اگر این نگاه تغییر نکند، نتیجه چیزی جز ریزش مخاطبان داخلی، تضعیف اقتصاد سینما و بیاعتباری جهانی آن نخواهد بود. سینمای ایران زمانی توانست در جهان بدرخشد که به خلاقیت و استقلال هنرمندان تکیه داشت، نه بر بخشنامهها و ملاحظات ایدئولوژیک. امروز نیز راهی جز بازگشت به همان مسیر وجود ندارد: احترام به آزادی خلاقیت، کاهش مداخلههای سلیقهای و اعتماد به نخبگان فرهنگی.
مراسم روز ملی سینما، اگر درست خوانده شود، یک جشن نبود؛ بلکه هشداری بود از سوی هنرمندان به جامعه سیاستگذاران. آنچه آنان گفتند ـ از ضرورت بازگشت به مردم گرفته تا اعتراض به برچسبزنیها ـ در واقع بیانیهای نانوشته برای بازنگری در سیاستهای فرهنگی کشور است. سیاستگذاران باید بدانند که اگر به صدای هنرمندان بیاعتنا باشند، تنها یک صنف یا یک جشنواره را از دست نمیدهند؛ بلکه بخشی از سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را قربانی میکنند. تقویت سرمایه اجتماعی در گرو گفتوگو و احترام متقابل با هنرمندان است، نه در حاشیهراندن آنان.
سینماگرانی که شب گذشته در موزه سینما گرد آمدند، نه صرفاً برای جشن گرفتن، بلکه برای یادآوری دغدغههایشان آمده بودند. آنها با زبان هنر هشدار دادند که ادامه مسیر کنونی به سود هیچکس نیست. اکنون نوبت مدیران فرهنگی است که انتخاب کنند: آیا میخواهند صدای هنرمندان را بشنوند و از آن برای تقویت سرمایه اجتماعی کشور بهره گیرند، یا ترجیح میدهند همچنان در جشنها دست بزنند و در عمل، چشم بر هشدارها ببندند؟
انتخاب دوم، نه فقط برای سینما، که برای آینده جامعه ایران هزینه زا خواهد بود.
منبع: نورنیوز