گوی خبر [1]- لتیان که زمانی فیروزه آبی شرق تهران بود، حالا روزهای سختی را پشت سر میگذارد؛ اگر حال و روزش از سایر سدهای آبی تهران بدتر نباشد، بهتر نیست. سد لتیان بعد از ۸ سال تحقیق و توسعه در سال ۱۳۴۶ بازگشایی شد؛ سدی که قرار بود سالانه تامین ۵۹۰میلیون مترمکعب را عهدهدار شود و در این میان حتی ۱۴۰میلیون مترمکعب از ظرفیت سد لار واقع در ۷۰ کیلومتری شرق تهران را به آن اضافه کردند تا در کنار رودهای جاجرود، کندرود، افچه و برگجهان منابع آبی سد لتیان را به حداکثر برسانند. اما تغییرات اقلیمی و استهلاک تجهیزات و تاسیسات و البته عدم اصلاح الگوی مصرف به ویژه در بخش کشاورزی و سیاستهای منسوخ آبی در بخش صنعت رفتهرفته فیروزه آبی شرق تهران را کوچک و کوچکتر کرد.
حالا آب باقیمانده در ظرفیت خالی سد لتیان، چون نگینی کوچک بر رکاب انگشتری بزرگ، به یک تناقض بدل شده است. همچنانکه در پایان تیرماه امسال اعلام شد ظرفیت سد لتیان نسبت به دوره مشابه سال قبل ۵۷ درصد کاهش داشته است. محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا نیز درباره وضعیت این سد در سال ۱۴۰۴ اعلام کرده بود که در پی کاهش۴۷ درصدی بارش استان تهران نسبت به متوسط بلندمدت، از مجموع حجم ۹۵میلیون مترمکعبی مخزن سد لتیان، در حال حاضر حدود ۹۱ درصد ظرفیت مخزن این سد خالی است و فقط ۹میلیون مترمکعب آب دارد.
این در حالی است که سد لتیان پیشتر ۳۰ درصد از آب شرب تهران را تامین میکرد. تابستان امسال دولت راهکارهایی مانند تعطیلی یا کاهش فشار آب را در نظر گرفت و احتمالا امیدوار بود که با آغاز پاییز و شروع موسم باران بتواند از این بحران خارج شود؛ ماموریتی که به نظر در بهترین حالت توانسته در اندازه یک مسکن قبل از التهاب و درد یک بیماری سخت عمل کند، ولی معلوم نیست، درد و التهاب بیماری چه زمانی درمان خواهد شد.
جاجرودی که خشک شد
رسانههای داخلی اردیبهشت امسال از خشکی رود جاجرود خبر دادند. خشکی رود جاجرود از آنجایی مهم تلقی میشود که بدانیم، جاجرود تامینکننده اصلی آب سد لتیان و سد ماملو است. کارشناسان محیطزیست از همان زمان به دولت هشدار دادند که باید با اجرای اصلاحات ضربتی در بخش خانگی و کشاورزی، از خطرات و آسیبهای ناشی از بحران کمآبی و بیآبی کاسته شود. البته پیش از این کاهش کیفیت آب نیز به خودی خود نشاندهنده، شروع بحران کمآبی برای شهروندان تهرانی بود.
همان زمان خبرگزاری فارس گزارشی درباره بحران قریبالوقوع کمآبی در کشور منتشر کرد و نوشت که در کل کشور ۶میلیارد و ۴۰۴میلیون مترمکعب آب شرب تامین شده است که ۵۳.۶ درصد از این مقدار از منابع آب زیرزمینی و مابقی از محل منابع آبهای سطحی تامین شده است. از این میزان آب تامین شده، ۷۶ درصد معادل ۴میلیارد و ۸۶۴میلیون مترمکعب صرف مصارف مجاز شده است و ۲۴ درصد باقیمانده در قالب یک میلیارد و ۵۴۰میلیون مترمکعب مقدار کل هدر رفت آب را تشکیل میدهد. از کل یک میلیارد و ۵۴۰میلیون مترمکعب آب هدر رفته در کشور، ۷۲۴میلیون مترمکعب متعلق به هدر رفت ظاهری آب است و ۸۱۶میلیون مترمکعب نیز هدر رفت واقعی آب به حساب میآید که ۱۴ برابر حداقل آورد آبی رودخانه جاجرود به منظور تامین حقآبه محیط زیست در سال برآورد میشود.
بحران در سایه فقدان باور و آگاهی
همه این اتفاقات در حالی رخ داده است که به نظر میرسد راهکارهای دولت طی چند ماه اخیر نتوانسته بحران کمآبی را مهار کند و در مقابل نیز هنوز مردم به این بحران جبرانناپذیر باور ندارند. شبکههای اجتماعی پر از اظهارات ضد و نقیض و سطحی درباره وضعیت آب از جانب شهروندان است و برخی آن را به موضوعات سیاسی و جناحی گره میزنند. مردم هنوز کنار سد لتیان و دقیقا بر بستر خشک شده سد، ماشینها را کنار هم پارک میکنند و آسوده از بحران پیشرو در آن شنا و ماهیگیری میکنند. این اتفاق بیشتر به اجرای موسیقی بر عرشه کشتی تایتانیک در واپسین دقایق قبل از غرق شدن کشتی شبیه بود.
کارگردان در آن سکانس میخواست اختلاف طبقاتی را به تصویر بکشد که طبقات پایین کشتی و قشر متوسط جامعه در حال غرق شدن هستند و طبقات بالایی و قشر مرفه هنوز به تفریح و فراغت خودشان مشغول هستند، ولی در ماجرای بحران آب، این اختلاف از آگاهی و باور مسوولان و مردم نشات میگیرد. این در حالی است که همزمان با کاهش ذخیره آبی سد لتیان، سد کرج هم با وضعیتی مشابه در خطر جدی قرار دارد. افت ارتفاع ۴۰ متری و نیز خشک شدن و کمآبی جدی رودهای ورودی به دلیل شرایط اقلیمی باعث شده برخی نگران سرنوشت آن شوند و اتفاقا انتقال آب سد طالقان به تهران در پی همین تهدیدهای آبی تهران در دستور کار قرار گرفت.
محمد ارشدی *: عدم شناخت درست از طبیعت و شرایط محیطزیستی ایران، مهمترین مساله در بحران کمآبی امروز جوامع شهری ماست. ایران از گذشته تا امروز، همواره با این هیدرولوژی سخت مواجه بوده و همیشه خشکسالیهای چند ساله و ترسالی ناگهانی در کشور تکرار شده است. انسان ایرانی با رعایت و ایجاد سازوکار و سامانبخشیدن به شرایط زیستی توانست یک تعادل برای زیستن در این شرایط جغرافیایی تعریف کند. این تعادل در دوران مدرن برهم خورد و همین برهمخوردگی در جوامع شهری شدت بیشتری پیدا کرد.
امروز برخی از مسوولان یا کارشناسان درباره آینده بحران آب در پاییز و زمستان، سوالات و نظراتی را مطرح میکنند که شاید بارشهای آسمانی بتواند تا حدودی این بحران را برطرف کند. واقعیت این است که مجهزترین و بزرگترین سامانههای هواشناسی نیز در بهترین حالت میتوانند شرایط جوی را برای یک ماه آینده و البته به صورت تقریبی پیشبینی کنند که همان پیشبینی هم نمیتواند قاطعانه تلقی شود؛ بنابراین به جای آنکه منتظر تصمیم طبیعت برای حل بحران کمآبی بمانیم، خودمان با اجرای اصلاحات در مدیریت آب، اجرای راهکارهای معتبر و تقویت و نوسازی و بازسازی تاسیسات و تجهیزات و امکانات آبی، راهی برای برونرفت از بحران آب فراهم کنیم. امروز قریب به ۲۰ درصد از منابع آبی در تهران به دلیل استهلاک تجهیزات هدر میرود و همین آمار در میانگین کشور تا ۳۵ درصد افزایش پیدا میکند. البته همین آمارها نیز در انحصار و اختیار آبفا و وزارت نیرو و نهادهای مربوطه است و چه بسا به مرور این آمار به سبب استهلاک بیشتر تجهیزات افزایش پیدا کرده باشد.
شاید تنها نکته امیدوارکننده درباره آغاز پاییز و زمستان، این باشد که کولرهای آبی خاموش خواهند شد و همین مصرف آب را تاحدودی در ششماهه دوم سال کاهش میدهد. اما فراموش نکنیم که ما در بحث الگوی مصرف شهری با یک مشکل جدی و بزرگ مواجه هستیم که بخشی از آن به اختلافات در سبک زندگی برمیگردد. ما شاهد آن هستیم که در بخشی از مناطق شهری که عموما اقشار ثروتمند زندگی میکنند، به سبب وجود استخرها یا باغ و باغچهها، آب بیشتری مصرف میشود. نکته جالب ماجرا اینجاست که با توجه به لحاظ شدن ضریب هزینهها، آبفا رغبتی برای قطع آب این مشترکان ندارد، چراکه بخش عمده درآمد آبی خود را از طریق همین مشترکان پرمصرف تامین میکند.
شاید بهتر بود که در این دوران مسوولان یک راهی برای تعریف آب در جامعه پیدا میکردند. شهروندان باید درک درستی از اهمیت آب در ادامه حیات داشته باشند. ما فکر میکنیم که بحران آب به مرور و بر حسب بارش باران یا برف یا انتقال آب از این شهر و آن شهر حلشدنی است. این نشان میدهد که ما درک و شناخت درستی از طبیعت نداریم. طبیعت اگرچه ساکت است و به ظاهر آرام است، ولی بدون قدرت نیست و زمانی که قدرت خودش را نشان بدهد، حیات بشری در معرض تهدیدهای جدی قرار خواهد گرفت.
اینکه امروز ظرفیت سد لتیان به کمترین و بدترین شرایط در طول حیاتش رسیده است، یک زنگ خطر جدی است. شاید روزگاری این ظرفیت خالی به سبب بارانها و سیلابها تا حدودی جبران شود ولی فراموش نکنیم که همین خشکی میتواند سازههای آبی و حتی بسترهای سد را نیز دچار خسران و آسیب کند؛ بنابراین کاهش شدید ذخایر آبی سدها یک اتفاق بدون هزینه نخواهد بود.
بحران کمآبی که امروز به شکل جدی خودش را عیان کرده است، با این راهکارها و روشهایی که دولت در پیش گرفته است، حل نخواهد شد. کاهش عمدی فشار آب یا تعطیلی یا انتقال آب صرفا شکل مساله را تغییر میدهد و مساله قبلی را به قوت خودش باقی خواهد گذاشت. وضعیت امروز ما در مساله آب یک وضعیت شکننده است و با این راهکارها، هیچگاه از زیر سایه آن خارج نخواهیم شد. امروز وضعیت سد لتیان مانند سایر سدهای تهران، خوب نیست. اگر امروز راهی علمی و عملی برای آن جستوجو نکنیم، طبیعت پاسخ محکمی به ما خواهد داد.
پیوندها
[1] https://goyekhabar.ir
[2] https://goyekhabar.ir/%D8%A8%D8%B1%DA%86%D8%B3%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%D8%B3%D8%AF-%D9%84%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D9%86
[3] https://goyekhabar.ir/%D8%A8%D8%B1%DA%86%D8%B3%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%D8%B3%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86
[4] https://goyekhabar.ir/%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B9-%D8%AE%D8%A8%D8%B1/%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF